سملوخ

لغت نامه دهخدا

سملوخ. [ س ُ ] ( ع اِ ) ریم گوش. || آنچه از شاخهای گیاه نصی برآورده شود. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پاداش
پاداش
فاک
فاک
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
فال امروز
فال امروز