سرتاح

لغت نامه دهخدا

سرتاح. [ س ِ ] ( ع ص ) ماده شتر نجیب. ( ناظم الاطباء ). || زمین نرم بسیار رویاننده گیاه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
متفاوت
متفاوت
قرین
قرین
نکس
نکس
دانش آموز
دانش آموز