زهناک

لغت نامه دهخدا

زهناک. [ زَ ] ( ص مرکب ) دارای نسل و اولاد. ( ناظم الاطباء ).
زهناک. [ زِ ] ( ص مرکب ) کسی که فرزند نجیب آورد. ( ناظم الاطباء )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال فرشتگان فال فرشتگان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ابجد فال ابجد