زهقی

لغت نامه دهخدا

زهقی. [ زَ هََ قا ] ( ع ص ) اسب پیشرو اسبان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آغاز
آغاز
عضو
عضو
اسرار کردن
اسرار کردن
فاب
فاب