زنبغل

لغت نامه دهخدا

زنبغل. [ زُم ْ ب ُ / زَم ْ ب َ غ ُ / زُم ْ ب َ غ َ ] ( اِ ) آن است که شخصی دهان خود را پر باد کند و دیگری چنان دستی بر آن زند که آن بادبا صدا از دهان او جهد. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ). و آن را زابغر و زابکر و زبغر وزبکر نیز گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). همان زبغر که الحال زنبلغ گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ):
زنبغل را به ز سیلی میخورد
کار نیکو کردن از پر کردن است.محتشم ( از فرهنگ رشیدی ).

فرهنگ عمید

= زابگر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی