ذبان

واژه‌ی ذِبان در زبان عربی به‌صورت اسم جمع به کار می‌رود و مفرد آن ذِباب است. این واژه در لغت به معنای مگس‌ها یا حشرات مشابه می‌باشد و در متون کهن ادبیات عربی و منابع لغوی از جمله کتاب‌های مرجعی همچون الزمخشری به‌عنوان جمع شکسته‌ی ذباب ثبت شده است. در ساختار واژه‌شناسی عربی، ذِبان به‌عنوان یکی از اوزان جمع‌های قلیل و نامنظم شناخته می‌شود که برای اشاره به تعداد محدودی از موجودات پرنده و معمولاً موذی به کار می‌رود. این لفظ در ادبیات کهن، گاه به‌صورت استعاری برای اشاره به گروه‌های انسانی یا موجوداتی با ویژگی‌های مشابه نیز استفاده شده است. با توجه به اهمیت رعایت قواعد نگارش فارسی، ذکر این نکته ضروری است که در نوشتار فارسی باید به تلفظ و املای صحیح واژه‌های عربی، از جمله استفاده از «ذ» معجمه و نشانه‌ی کسره‌ی زیر حرف اول، توجه کرد.

لغت نامه دهخدا

ذبان. [ ذِب ْ با ] ( ع اِ ) ج ِ ذباب. ( زمخشری ).

فرهنگ فارسی

جمع ذباب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس کش
کس کش
جنده
جنده
اوشاخ
اوشاخ
روزگار
روزگار