حطیطی

لغت نامه دهخدا

حطیطی. [ ح ِطْ طی طی ی ] ( ع اِ ) حطة. رجوع به حطة شود. || مرد ریز و خرد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

مرد خرد ریزه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
ددی
ددی
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
طعمه
طعمه