حجر القی

لغت نامه دهخدا

حجرالقی ٔ. [ ح َ ج َ رُل ْ ق َی ْءْ ] ( ع اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب گوید؛ حجر القی در عجائب المخلوقات آمده است که چون بدست گیرند قی آرد و اگر فرو ننهند بود که چندان قی کند که هلاک شود - انتهی.

فرهنگ فارسی

حمدالله مستوفی گوید که چون بدست گیرید قی آرد و اگر فرو ننهند بود که چنان قی کند که هلاک شود انتهی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال فرشتگان فال فرشتگان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی استخاره کن استخاره کن