جسداء

لغت نامه دهخدا

جسداء. [ ج َ ] ( اِخ )موضعی است به بطن جِلْذان. ( منتهی الارب ). یاقوت این کلمه را بفتح اول و دوم ضبط کرده و از ابومالک و غوری بضم جیم روایت کرده و آنرا نام موضعی خوانده است،سپس بنقل از کتاب زمخشری آورده که ابومالک گوید: جسداء موضعی است به بطن جِلْذان. ( از معجم البلدان ).
جسداء. [ ج َ س َ ] ( اِخ ) همان جَسْداء است که نام موضعی است:
فبتنا حیث امسینا قریباً
علی جسداء تنبحنا الکلاب.لبید ( ازمعجم البلدان ).رجوع به جَسْداء شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خفن
خفن
پیشنهاد
پیشنهاد
میلف
میلف
از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شه
از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شه