تقارش

لغت نامه دهخدا

تقارش. [ ت َ رُ ] ( ع مص ) باهم پیوستن نیزه ها در معرکه:تقارشت الرماح، اذا تداخلت فی الحرب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || نیزه زدن قوم یکدیگر را. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باوانم یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز