تزؤر

لغت نامه دهخدا

تزؤر.[ ت َ زَءْ ءُ ] ( ع مص ) بانگ کردن شیر و غریدن. ( آنندراج ). رجوع به تزأر و تزآر در همین لغت نامه شود.
تزور. [ ت َ زَوْ وُ ] ( ع مص ) دروغ گفتن. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ). || تزویر. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ): تزوَّرالشی ٔ؛ زوَّره لنفسه. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). تزور الکلام؛ زوره لنفسه. ( متن اللغة ):
ابلغ امیرالمؤمنین رسالة
تزورتها من محکمات الرسائل.( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بانگ کردن شیر و غریدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال مکعب فال مکعب فال فرشتگان فال فرشتگان فال انگلیسی فال انگلیسی