تزاعم

لغت نامه دهخدا

تزاعم. [ ت َ ع ُ ] ( ع مص ) باهمدیگر سخن ناموثوق بگفتن و اختلاف نمودن. ( منتهی الارب ). با همدیگر سخن غیر موثق گفتن و اختلاف کردن. ( ناظم الاطباء ). با یکدیگر سخن غیرموثق گفتن. ( از المنجد ) ( از متن اللغه ). || تضافر در کاری. ( از المنجد ) ( از متن اللغه ): تزاعموا، تضافروا، ان کان بعضهم لبعض زعیماً. ( متن اللغه ). رجوع به تضافر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند فال میلادی فال میلادی فال احساس فال احساس