ترکنده

لغت نامه دهخدا

ترکنده. [ ت َ ک َ دَ / دِ ] ( ص، اِ ) بمعنی ترکند است که مکر و حیله و فریب و تزویر و دروغ باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). گول و سبک و صحبت بیهوده و فریب. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترفند و ترفنده و ترفند شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- آنچه که ترک یابد چیزی که شکاف پیداکند. ۳- منفجر شونده.
بمعنی ترکند است که مکر و حیله و فریب و تزویر و دروغ باشد گول و سبک و صحبت بیهوده و فریب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مدیون
مدیون
موزون
موزون
سرشک
سرشک
انس
انس