لغت نامه دهخدا
بلنصی. [ ب َ ل َ صا ] ( ع اِ ) ج ِبَلنصاة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به بلنصاة شود. || ج ِ بَلَصوص، و گویند بلنصی اسم جمع است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به بلصوص شود.
بلنصی. [ ب َ ل َ صا ] ( ع اِ ) ج ِبَلنصاة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به بلنصاة شود. || ج ِ بَلَصوص، و گویند بلنصی اسم جمع است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به بلصوص شود.