استیصاف

لغت نامه دهخدا

استیصاف. [ اِ ] ( ع مص ) صفت علاج کردن. || علاج پرسیدن از طبیب. علاج علت خواستن. ( زوزنی ). || علت پرسیدن. || وصف کردن خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز