ارکسانت

لغت نامه دهخدا

ارکسانت. [ اُ ] ( اِخ ) رود سیحون. ( آریان، کتاب 3، فصل 10، بند 4 بنقل از آریستوبول ). و ظن قوی این است که پارسیان قدیم این را ( ( وَخشرت ) ) یا ( ( ورخشنت ) ) یا چیزی نزدیک به آن مینامیدند، چنانکه جیحون را وَخش میگفتند. ( ایران باستان ص 1702، 1918 و 2205 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آراست
آراست
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر