واژه ادحوا که مصدر بوده و از ریشه سه حرفی عربی نشأت گرفته، در ادبیات و متون کلاسیک فارسی به معنای عملی است که بر محوریت اتساع و امتداد معنا مییابد. این مفهوم بیانگر فرآیند تبدیل شدن یک شیء، یک فضا یا یک مفهوم از حالتی محدود و متراکم به وضعیتی بسطیافته و فراخ است. در بافت اصلی خود، ادحوا دلالت بر گستردگی فیزیکی دارد؛ به گونهای که یک سطح یا حجم، پهنا و عمق بیشتری به خود میگیرد و دیگر محدود به ابعاد اولیه نیست. این واژه حامل بار معنایی تحول از تنگی به فراخی است و عموماً در توصیف مناظر، فضاها یا حتی احوالات روحی به کار میرود که از قیود رها شدهاند.
در متون رسمی و نگارشهای آکادمیک، ادحواء فراتر از یک توصیف صرفاً فیزیکی به کار میرود و غالباً برای اشاره به تعمیق و توسعه مفاهیم انتزاعی مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال، در مباحث فلسفی یا کلامی، میتوان از آن برای توصیف گسترش دامنه تأثیر یک نظریه یا بسط قلمرو یک دانش سخن گفت. این بسط میتواند شامل افزایش پیچیدگی ساختارها، تعمیق روابط میان اجزاء یا افزایش گستره نفوذ یک ایده در جامعه باشد. در چنین مواردی، ادحواء به عنوان مترادفی برای توسع، بسط دامنهدار و شامل شدن در نظر گرفته میشود و بارزترین ویژگی آن، پایان دادن به محدودیتهای پیشین است.