لغت نامه دهخدا اخلاب. [ اِ ] ( ع مص ) اخلاب کرم؛ برگ برآوردن تاک. || اخلاب ماء؛ تیره شدن آب. لوش ناک شدن آب. ( تاج المصادر بیهقی ).اخلاب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ خِلب.