واژهی اِجراح که در متون کهن فارسی و عربی به کار رفته است، در اصل شکل جمعِ جُرح از ریشهی عربی «ج ر ح» محسوب میشود. این ریشه بر مفهوم آسیب دیدگی، زخم و جراحت دلالت دارد و در حوزههای گوناگونی از پزشکی و حقوق تا ادبیات، کاربردی گسترده داشته است. در متون قدیمی، این واژه معمولاً برای اشاره به زخمهای جسمانی یا صدمات وارده به کار میرفته و بار معنایی آن نشاندهندهی نوعی آسیب و اختلال در سلامت یا تمامیت جسمانی فرد بوده است.
در حوزهی تخصصی علوم پزشکی و بهویژه جراحی، اگرچه امروزه استفاده از این واژه کمتر متداول است، اما میتوان آن را بهعنوان یک اصطلاح تاریخی برای اشاره به مجموعهی زخمها یا عملهای جراحی در نظر گرفت. همچنین، در دانش رجال و علم حدیث، اصطلاح جرح در مقابل تعدیل به کار میرود و به معنای بررسی و نقد راویان احادیث از جهت ضعف یا عدم اعتبار است که در این صورت، اِجراح میتواند به موارد متعدد این گونه نقدها اشاره داشته باشد.
با توجه به قوانین دقیق نگارش فارسی معاصر، هنگام استفاده از این قبیل واژههای عربی، رعایت نیمفاصله در ترکیبها و مشتقات آنها مانند «بازبینیِ اِجراح» و نیز توجه به جایگاه تاریخی و تخصصی واژه، ضروری به نظر میرسد. بنابراین، کاربرد امروزی این واژه بیشتر در متون تخصصی تاریخی، دینی یا ادبی محدود میشود و در زبان عمومی، جای خود را به معادلهای فارسی و روانتری مانند زخمها، جراحتها یا نقدها داده است.