ابوعبدالجبار

لغت نامه دهخدا

ابوعبدالجبار. [ اَ ع َ دِل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) او از عائشه بنت سعد و از او عبیداﷲبن عمر روایت کند.
ابوعبدالجبار. [ اَ ع َدِل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) راشد. رجوع به راشد... شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضیق وقت
ضیق وقت
خاطرات
خاطرات
آبان
آبان
تعداد
تعداد