ابوالعبیر

لغت نامه دهخدا

ابوالعبیر. [ اَ بُل ْ ع َ ] ( اِخ ) عنبر یا عباس. در لغت نامه اسدی بیت ذیل از این شاعر فارسی برای کلمه فرکند شاهد آمده است:
نه در وی آدمی را راه رفتن
نه در وی آبها را جوی و فرکند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز