گاوان کلا

گاوان کلا

لغت نامه دهخدا

گاوان کلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری شاهی و10 هزارگزی باختر شیرگاه، دامنه، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 1070 تن سکنه. زبان مازندرانی و فارسی. آب آن از رودخانه بابل. محصول آنجا برنج، نیشکر، ابریشم، غلات، کتان، صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نخی است. راه آن مالرو است. تابستان گله داران به ییلاقات سوادکوه و بندی میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی شاهی و ۱٠ کیلومتری مغرب شیرگاه دامنه معتدل مرطوب ۱٠۷٠ تن سکنه آب از رودخانه بابل محصول برنج نیشکر ابریشم غلات کتان صیفی شغل زراعت گله داری بافتن پارچه های ابریشمی و نخی.

دانشنامه عمومی

گاوان کلا (گتاب). گاوان کلا یک روستا در ایران است که در بخش گتاب شهرستان بابل در استان مازندران واقع شده است. گاوان کلا ۱٬۰۷۵ نفر جمعیت دارد.
این روستا در دهستان گتاب جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۷۵ نفر ( ۲۳۶ خانوار ) بوده است.

جمله سازی با گاوان کلا

در آن روز جشنی بیاراستند به تعظیم گاوان بپا خاستند
خود از پیش گاوان و گردون برفت به نزدیک قیصر خرامید تفت
ز گاوان فربه همی چل هزار ز نخچیر و مرغان فزون از شمار
به گاوان از آن چند کندند و برد مرآن گاو کان کند بر جای مرد
جان به پیشت نثار کرد و سبیل یله گاوان فربه و منکر
تا چو گاوان ازان شود فربه شد خود او از خیال گاوی به
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند فال قهوه فال قهوه استخاره کن استخاره کن