کشت گرده
جمله سازی با کشت گرده
گر چو من یک گرده قسمت داریی آنگهی تو جای رحمت داریی
لرزید دست بیدلی بیقرار تو برداشت باغ گرده میخانه بهار
هندویی و خوی تو بود گرده آتش جادویی و کار تو بود حیله و دستان
تا دلارام من اندر جگرت جای گرفت هر شبی ناله من گرده گردون بدرد
کار من بی شک چو کار خاص و عام میشود روزی بدو گرده تمام
چارهٔ صد گرده میبایست کرد تا مرا یک گرده میبایست خورد