کرۀ گیاهی

فرهنگستان زبان و ادب

{margarine, butterine} [علوم و فنّاوری غذا] نوعی چربی خوارکی عمدتاً گیاهی که بافت و ظاهری شبیه به کره دارد متـ. کرۀ نباتی

جمله سازی با کرۀ گیاهی

گر بر سر خاک من گیاهی روید از هر بر گی بوی وفای تو زند
کجا برق حرمان گذارد (سحابا) که از باغ وصلم گیاهی برآید
زهر جایی که می‌روید گیاهی برون می‌آید از هر برگش آهی
مهر تو محال است جهانگیر نگردد از سبزه خط مهر گیاهی که تو داری
گفته می‌شود که او ۱۰۰ هزار گونه گیاهی کشت کرده بود.
غلط گفتم که با رویت بهشتی چو در باغِ ارم باشد گیاهی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل
قمبل
اسکل
اسکل
روز جاری
روز جاری
توحید گوی
توحید گوی