چار بردی

لغت نامه دهخدا

چاربردی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به چاربرد. رجوع به جاربردی شود. || ( اِخ ) نام شارح کتاب شافیه در علم صرف. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

منسوب به چار برد

جمله سازی با چار بردی

💡 بردی بسا دلی به قد سرو و روی ماه ما را چو سرو این همه دلها به بار نیست

💡 آن دل که من بملک دو عالم نداد می بردی بدلبری زمن آیا چه دلبری

💡 دل بردی از دستم ولی افکندی اش در پای غم آخر که گفتت دلبرا با ما همه بیداد کن

💡 روزکو بردی زیست‌شیمی‌دان، و نسل‌شناس اهل ایالات متحده آمریکا بود.

💡 دردل ما بردی و رفتی نه چنین می بایست نیک رفتی قدری بهتر ازین می بایست

💡 بخش بردی ۷۴٫۲ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۸۲۲ نفر جمعیت دارد و ۲۳۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.