نوغان بالا

لغت نامه دهخدا

نوغان بالا. [ ن َ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرچمبو از بخش داران شهرستان فریدن، در 29 هزارگزی شمال غربی داران بر سر راه ازنا به اصفهان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 154 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و چشمه، محصولش غلات و حبوبات و سیب زمینی، شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

دهی ساتاز دهستان کرچمبو از بخش داران شهرستان فریدن در ۲۹ هزار گزی شمال غربی داران بر سر راه از نابه اصفهان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و آبش از رودخانه و چشمه محصولش غلات و حبوبات و سیب زمینی شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی و قالی بافی است ٠

جمله سازی با نوغان بالا

در زمان قاجار، به موازات توسعه اقتصادی میان ایران و روسیه، تجارت نوغان و سایر محصولات گسترش پیدا کرد. به این ترتیب رشت در قرن ۱۹ میلادی به دروازه اروپا بدل شد. گریگوری والریانویچ ملگونف، سیاح روس که سال ۱۲۷۵ هجری قمری به رشت سفر کرده بود، در خاطرات خود نوشته است که این شهر در آن روزگار دارای ۵۴۶ خانه، ۱۰۲۱ مغازه و ۲۷ هزار و ۳۱۴ نفر جمعیت بوده است.
نیشابور در قرن سوم مرکز تحولات خراسان غربی شد و در آن زمان شهر توس کهن از رونق افتاده و تابران که بعدها بزرگ‌ترین شهر منطقه شد تازه جان گرفته بود. شاید به همین دلیل چندان خبر و اثری از چگونگی اوضاع توس –که نوغان مرکز آن شده بود- در این زمان در دست نیست و آن قدر هست که سرزمین توس در شمار نواحی نیشابور بود.
در سال ۱۳۰۲ به مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی که به گروه‌های آموزشی ماشین‌های کشاورزی، دامپزشکی، نوغان و چایکاری تقسیم می‌شد، تغییر نام داد.
این مسئله دو دلیل اصلی داشت: اولاً زمینداران گیلان برای پاسخ به نیاز فزاینده بازارهای اروپایی اولویت را به نوغان داری می‌دادند و این تازه در ۱۸۶۰ بود که به علت نابودی کرم‌های ابریشم توسط مرض پبرین کشاورزان به برنج روی آوردند؛ ثانیاً گیلان تا ابتدای قرن بیستم و احداث راه رشت-قزوین، که آن را به فلات ایران مرتبط کرد از بقیه کشور ایزوله بود.