نای نبرد
فرهنگ فارسی
جمله سازی با نای نبرد
نبرد همتکس از تلاشگوی تسلی بیفکنید درتن ره شر بریدهٔ ما را
بیامد که جوید ز ایران نبرد سر هم نبرد اندر آرد بگرد
نیا را روانه سوی پارس کرد که آساید از رنج راه و نبرد
ندارم سواری ورا هم نبرد از ایران نیارد کس این کار کرد
که در روم آباد خسرو چه کرد همی آشتی نو کند گر نبرد
فرزین عزم را روزی که زین کند در عرصه نبرد رو بهر کین کند