قاضی ابن الجعابی. [ اِ نُل ْج ِ ] ( اِخ ) عمروبن محمدبن سلام، مکنی به ابوبکر. رجوع به قاضی ابن جعابی و ابن الجعابی ابوبکر عمرو شود. قاضی ابن الجعابی. [ اِنُل ْ ج ِ ] ( اِخ ) رجوع به قاضی ابن جعابی محمد شود.
جمله سازی با قاضی ابن الجعاب
قاضی و شیخ و محتسب واله میگساریم زآنکه مدام مستم و می نچشیده لاجرم
دختر قاضی نیشابورم ماه پرویز و شاه شاپورم
برد دزدی را سوی قاضی عسس خلق بسیاری روان از پیش و پس