قاب دستمال. [ دَ ] ( اِ مرکب ) مرکب از قاب ترکی به معنی ظرف و دستمال فارسی. جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند. جعاله و جعال. ( منتهی الارب ). || رکوی که خوالیگران ظرف چرب را در آب گرم بدان سایند و چربی گیرند و آن غیر جل قاب شوری است. و رجوع به قاب شور شود.
(دَ ) (اِمر. ) دستمالی که در منزل برای پاک کردن یا خشک کردن به کار می رود. قابس (بِ ) [ ع. ] (اِفا. ) سوزنده، درخشان.
تکه ای پارچه که با آن ظرف ها را بشویند یا گردگیری کنند.
( اسم ) جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند جعاله.
دستمالی که در منزل برای پاک کردن یا خشک کردن به کار میرود. قابس (بِ)
سوزنده، درخشان.
NAME?
💡 در سال ۱۲۰۵ (قمری) به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت.
💡 باتوجه به ویژگی جذب بالای پارچههای متخلخل حاصل از روش مذاب دمشی، از این پارچهها با جذب بالا در پوشکهای یکبار مصرف مورد و نیز دستمالها استفاده قرار میگیرد.
💡 دسمال کِلاقی (دستمال کلاغی)، این دستمال از ابریشم مرغوب و گرانقیمت بافته میشد و جزو دستمالهای فاخر بهشمار میآمد.
💡 از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به دستمال زرد خوشبختی و ایستگاه اشاره کرد.
💡 بعدها مشخص شد یک دستمال که برای تمیز کردن موتور استفاده میشده در داخل موتور باقیمانده و بین گیربکس هواپیما افتاده و باعث این سانحه شده بود. کلمن در آن هنگام فقط ۳۴ سال داشت.