فره رود
فرهنگ فارسی
جمله سازی با فره رود
آنجا کمال و عقل و هنر باید آراسته به فره داداری
همیشه دامنت با دامن طاعت گره باشد ترا با دیگران اندر چنین معنی فره باشد
تنک مایه از گوهر فرهی کجا داند آئین فرمان دهی
جوانی بی آزرم و مغرور بود ازو دانش فرهی دور بود
ازویست پیروزی و فرهی دل و داد و دیهیم شاهنشهی
شب دوشین که روز فرهی بود مرا در بر یکی سر و سهی بود