لغت نامه دهخدا
غوره فشردن. [ رَ / رِ ف َ / ف ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غوره افشردن. غوره فشاردن. رجوع به همین ترکیب شود.
غوره فشردن. [ رَ / رِ ف َ / ف ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غوره افشردن. غوره فشاردن. رجوع به همین ترکیب شود.
( مصدر ) فشار دادن غوره برای استخراج عصاره آن ۲ - به گریه آوردن گریان ساختن ۳ - ( مصدر ) گریه کردن ۴ - غایب شدن.
💡 برخی از رلههای بیمتال دارای دو حالت دستی و خودکار هستند که در حالت دستی اگر رله عمل کند باید آن را به صورت دستی و با فشردن دکمهٔ RESET به حالت اول بازگرداند، اما در حالت خودکار برگشتن به حالت اول پس از گذشت مدتی معین به صورت خودکار انجام میشود.
💡 فیلتر هپا از درهم تنیده شدن نامنظم و کاملاً تصادفی الیافهای فایبرگلاس، پوشال یا حصیر و فشردن آنها ساخته میشود.