لغت نامه دهخدا غرش فرنجی. [ غ ِ ش ِ ف َ رَ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) لیره. سکه. یک فرانک. ( دزی ج 2 ص 206 ).
جمله سازی با غرش فرنجی فرنجی در مالدیو برای اشاره به خارجیان اروپایی به ویژه فرانسویها استفاده میشد. تا همین اواخر، مسیری در ساحل شمالی ماله، فرنجی کالو گلهی نام داشت.