عملگر فزاینده

فرهنگستان زبان و ادب

{accretive operator} [ریاضی] فرمول دار

ویکی واژه

فرمول‌دار.

جمله سازی با عملگر فزاینده

شد مصلحت دنیا مهر تو که آن مهر جانست و نه جانست فزاینده جانست
عمر و تن تو باد فزاینده و دراز عیش خوش تو باد گوارنده و هنی
در طول قرن‌ها، این منظره به نوبه خود توسط یونانی‌ها، رومی‌ها، بیزانسی‌ها، نورمن‌ها و آراگونی‌ها شکل گرفت زیرا این سرزمین مرزی اهمیت استراتژیک و تجاری فزاینده‌ای پیدا کرده بود.
بنعمت شه کز اوست زندگانی خلق بدولتش که فزاینده باد تا محشر
کشت کوکنار در ولسوالی غورماچ بعد از فروپاشی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی رشد فزاینده‌ای داشت. گرچه برنامهٔ محو کشت کوکنار دولت حامد کرزی دست‌آوردهایی در بهار ۲۰۰۷ داشت.
تصور غالب بر این است که علما و طلاب شیعه به گونه‌ای فزاینده از قرن هیجدهم میلادی وارد عراق شده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
خاطرات یعنی چه؟
خاطرات یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز