عرق اصف

لغت نامه دهخدا

( عرق آصف ) عرق آصف. [ ع ِ ق ِ ص ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) بیخ کبر است. ( مخزن الادویه ).

فرهنگ فارسی

( عرق آصف ) بیخ کبر است

جمله سازی با عرق اصف

💡 وقتى كه از خواب بيدار شدم دلم مى طپيد عرق زيادى كرده بودممثل اينكه مرده بودم شكر خداى را كردم كه بحمداللّه مديحه ام مورد عنايت واقع شده است.

💡 ۸. انجام تمرینات شدید ورزشی و فعالیت‌های استقامتی درازمدت (در شرایط تمرین شدید ۴/۰ میلی‌گرم آهن به همراه ۱ لیتر عرق دفع می‌گردد).

💡 ولی خواصِ عرق چینِ نازکِ تو نداشت که نکهتش مددِ عمرِ جاودان باشد

💡 امیر جدیدی بازیگر اهل ایران است. او در سال ۱۳۹۶ برای نقش‌آفرینی در فیلم‌های عرق سرد و تنگه ابوقریب، برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد.

💡 عجب‌که رشتهٔ پروین زهم نمی‌گسلد چنین‌که از عرق روی اوست درتب و تاب

💡 نبر وبم جرات نیست درساز حباب اینجا غرق عرق شرمیم ما را چه صدا باشد