عربی دان

لغت نامه دهخدا

عربی دان. [ ع َ رَ ] ( نف مرکب )داننده عربی. عالم به علوم عرب. واقف به لغت عرب. که فنون و علوم عرب و لغت آن داند. زبان عرب شناس. زبان عرب دان. دانا به لغت تازی. دانشمند به لغت عرب.

فرهنگ فارسی

داننده عربی عالم به علوم عرب

جمله سازی با عربی دان

مراد خلق جهان از بهشت معبود است گواه لفظ شهادت، محمد عربی
وآن کس که زهست نیست عالم بکند از کرد به یک شب عربی هم بکند
آن عربی سوار ما، گر طلبد شکار ما تن بر تیر و شست او دیده و جان هدف کند
تیرسین (به عربی: تیرسین) یک شهرداری در الجزایر است که در استان سعیده واقع شده‌است.
هرجا که آفتیست به خصم تو می‌رسد چون در عبارت عربی برحروف لین
آبل (به عربی: آبل ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در حمص واقع شده‌است.