عربده کردن

عربده کردن

عربده کردن: بدخویی و عصبانیت

یکی از معانی این عبارت رفتار تند و خشم‌آلود است که با بی‌اعتنایی به ادب و کنترل خود همراه است. فردی که عربده می‌کند، معمولاً با خشم و پرخاشگری به دیگران واکنش نشان می‌دهد و قصد جلب توجه یا تحمیل نظر خود را دارد. این کاربرد نشان‌دهنده حالتی از بی‌قراری و عصبانیت شدید است که غالباً پیامد نارضایتی یا مخالفت است.

عربده کردن: بدمستی و بی‌اعتنایی

در معنای دیگر، این اصطلاح به حالت بدمستی و سرخوشی افراطی اشاره دارد. در این حالت فرد از حد و مرزهای عادی فراتر رفته و رفتارهای ناهنجار و پر سر و صدا از خود نشان می‌دهد. این نوع عربده کردن معمولاً با بی‌اعتنایی به شرایط اجتماعی و نظم محیط همراه است و نوعی خروج از کنترل طبیعی رفتار به شمار می‌آید.

عربده کردن: نعره زنی و صدای بلند

معنای سوم این عبارت، صدای بلند و نعره زنی است که برای اعلام حضور، اعتراض یا ترساندن دیگران به کار می‌رود. این کاربرد بیشتر به جنبه صوتی و فیزیکی عمل اشاره دارد و با ایجاد تأثیر مستقیم بر محیط یا مخاطبان همراه است. در این معنا، این اصطلاح به معنای نوعی ابراز احساسات شدید به شکل صوتی و آشکار است.

لغت نامه دهخدا

عربده کردن. [ ع َ ب َ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بدمستی کردن. فریاد کردن:
شحنه بود مست که آن خون کند
عربده با پیرزنی چون کند.نظامی.هر که می با تو خورد عربده کرد
هر که روی تو دید عشق آورد.سعدی.پسرش خمر خورد و عربده کرد. ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بد خویی کردن. ۲ - بدمستی ۳ - نعره زنی. ۴ - نعره زدن.

جمله سازی با عربده کردن

رو محو یار شو به خرابات نیستی هر جا دو مست باشد ناچار عربده‌ست
دی نرگست از عربده می گفت که خواجو کام دل یکتای تو زان زلف دو تا چیست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال تماس فال تماس فال انگلیسی فال انگلیسی