بباید دلبری زیبا گزیدن درو دیدن، جهان یکسر ندیدن
که از عشق لب و دندان ایشان به دندان لب همی باید گزیدن
چو بر وفق قضا آمد چه حاصل سرانگشت پشیمانی گزیدن
عقلی که خلاف تو گزیدن نتوان دینی که ز عهد تو بریدن نتوان
چون نیست کمال از سخنان تو گزین تر کس را به سخن بر تو گزیدن که تواند
ز هجران بتر روزگاری نباشد چه باید گزیدن بتر روزگاری