شیرخان سوری

لغت نامه دهخدا

شیرخان سوری. [ ن ِ ] ( اِخ ) مردی از طایفه افغانان آریایی نژاد ساکن بین سند و پنجاب که در آغاز دوران صفویه به هندوستان حمله کرد وحکومتی ناپایدار تشکیل داد. ( از سبک شناسی ج 3 ص 310 ). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 624 و 626 شود.

جمله سازی با شیرخان سوری

💡 در این هنگام، بم و مضافات آن در دست حاکمِ نیمه مستقل محلی، ملک شیرخان از نژاد صفاریه، بود (وزیری کرمانی، ج ۲، ص ۶۵۹).

💡 جایگاه اصلی افغان‌های شیرخانی در تَرین بود و گاهی نام شیرخان را با پسوند ترینی آورده‌اند. نگهداری قندهار، برای امنیت کابل و کل خراسان اهمیت داشت.

💡 کاروان‌های هندی از دست شیرخان به علیمردان خان شکایت‌های زیادی نوشتند و علیمردان خان از ترس آن‌که مبادا به واسطهٔ عدم برخورد با شیر خان، مورد اعتراض شاه صفی قرار گیرد، با لشکر قزلباش به عزم گوشمالی شیر خان به سمت پوشنگ حرکت نمود. شیر خان با کمال دلیری به نیروهای قزلباش یورش برد اما نتیجه‌ای از پیکار خود نگرفت و تاب مقاومت در برابر نیروهای علیمردان خان نیافت و شکست خورد.

💡 جایگاه اصلی افغان‌های شیرخانی در تَرین بود و گاهی نام شیرخان را با پسوند ترینی آورده‌اند. فوشنج شهرکی از توابع قندهار به‌شمار می‌آمد و گاهی آن را به صورت فوشنج قندهار می‌نامیدند که با فوشنج هرات اشتباه نشود.