شقیق بن ثور

لغت نامه دهخدا

شقیق بن ثور.[ ش َ قی ق ِ ن ِ ث َ ] ( اِخ ) یکی از سران سپاه حضرت علی علیه السلام. در جنگ صفین با اشعث بن قیس و دیگران همداستان شد و حضرت علی را به صلح با معاویه وادار کردند. ( از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 561 ). مردی بوده از بنی ذهل بن ثعلبه که چهل سال بر سر قوم خویش سروری داشته. ( از انساب سمعانی ص 15 ). در اعلام زرکلی مرگ وی بسال 64 هَ. ق. آمده است. و رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 312 وج 4 ص 132 و الموشح ص 50 و عیون الاخبار ج 1 ص 298 شود.

جمله سازی با شقیق بن ثور

بیا که سنگ شد از سرخ گل به سان شقیق بیار باده به بوی گلاب و رنگ عقیق
کنون کز شقیق گشت چمن پر ایاغ و مل بپای درخت سرو زدست بتی چو گل
گشت پیدا شد عیان آمد پدید از ماء و طین سوسن و سنبل گل و نسرین شقیق و یاسمین
عقیق و کهربا و بُسّد و پیروزه را ماند شقیق و شنبلید و بوستان‌ افروز و سیسنبر
مگر شقیق عقیقست و کوه ‌کان یمن که پر عقیق یمن شدکه از شقیق دمن
وان شقیق از شق آن راه شگرف گشت او خورشید رای و تیز طرف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محتمل یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز