شبهه عبائیه

شبهه عبائیه، یکی از چالش‌های مطرح در حوزه فقه است که به اشکال بر استصحاب کلی قسم دوم وارد می‌شود. این شبهه به فقیه نامدار، مرحوم سید اسماعیل صدر، از مراجع تقلید و از نوادگان خاندان صدر، نسبت داده می‌شود. دلیل نام‌گذاری این شبهه به عبائیه، استفاده از مثال عبا برای تبیین مسئله است، جایی که ابهام در پاکی یا ناپاکی بخش‌های مختلف آن، هسته اصلی استدلال را تشکیل می‌دهد.

برای روشن شدن موضوع، فرض کنید فردی به صورت اجمالی علم دارد که بخشی از عبای او (اعم از قسمت بالا یا پایین) نجس شده است. پس از این علم اجمالی، او اقدام به تطهیر قسمت پایین عبا می‌کند؛ به گونه‌ای که اگر واقعاً این قسمت نجس بوده باشد، نجاست آن به طور قطع برطرف گردد. در این سناریو، مسئله به مصداقی از استصحاب کلی قسم دوم تبدیل می‌شود. دلیل آن این است که نجاست مفروض در عبا، یا در قسمت پایین بوده که با تطهیر، مرتفع شده است (ما هو مقطوع الارتفاع)، و یا در قسمت بالا بوده که چون تطهیر نشده، همچنان باقی است (ما هو مقطوع البقا).

بنابراین، در این حالت، ما با دو احتمال مواجه هستیم: نجاستی که قطعاً از بین رفته و نجاستی که قطعاً باقی مانده است. این وضعیت، شرایط لازم برای جریان استصحاب بقای نجاست کلی را فراهم می‌آورد، چرا که شک ما ناظر به بقا یا عدم بقای حکمی کلی (نجاست) در یک حالت خاص است، و قواعد استصحاب در چنین شرایطی به کار گرفته می‌شوند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شبهه عبائیه، یکی از اشکالات وارد شده بر حکم استصحاب کلی قسم دوم است.
شبهه عبائیه، شبهه معروفی است که منسوب به عالم بزرگوار مرحوم « سید اسماعیل صدر »؛ (جد شهید محمد باقر صدر و از مراجع تقلید ) می باشد و چون در این شبهه مثال را روی عبا پیاده کرده است، به آن شبهه عبائیه می گویند.
توضیح
اگر کسی علم اجمالی دارد که قسمت پایین و یا بالای عبای او نجس شده است و بعد به دنبال این علم اجمالی، طرف پایین عبا را تطهیر کند، به طوری که اگر در واقع طرف پایین نجس بوده به طور قطع نجاست آن از بین برود، در چنین حالتی این مورد از مصادیق استصحاب کلی قسم دوم شمرده می شود، زیرا نجاستی که در عبا پیدا شده، اگر در قسمت پایین عبا بوده با تطهیر آن قسمت، از بین رفته و اگر در قسمت بالای عبا بوده، چون آن قسمت تطهیر نشده نجاستش به طور قطع باقی است؛ پس در این مورد، امر دایر است بین «ما هو مقطوع الارتفاع» و «ما هو مقطوع البقا».از این رو، شرایط جریان استصحاب بقای نجاست کلی، موجود است.
ثمره بحث
بعد از آن که نجاست عبا استصحاب گردید، این ثمره ظاهر می شود که اگر دست مرطوب به هر دو قسمت (بالا و پایین) عبا برخورد کند، نجس می گردد، اما از سوی دیگر، مکلف یقین دارد که قسمت پایین عبا را شسته و نجاست آن به طور قطع از بین رفته است، پس معنا ندارد دست مرطوب در برخورد با آن نجس شده باشد. اگر گفته شود نجس شدن دست به دلیل بر خورد آن با قسمت بالای عبا است، در پاسخ باید گفت نجاست قسمت بالای عبا مشکوک است و در بحث « شبهه محصوره » گفته شده اگر کسی علم اجمالی داشته باشد که قسمتی از فرش نجس است و نمی داند آن قسمت کجا است، چنان چه پای مرطوب بر جایی از فرش بگذارد چون نجاست آن قسمت را احراز نکرده حکم ملاقی با یکی از اطراف شبهه محصوره بر آن بار می گردد و محکوم به طهارت است. در این مورد نیز دست مرطوب با قسمت بالای عبا ملاقات کرده، و قسمت بالای عبا، یکی از دو طرف شبهه محصوره است و ملاقی با آن از نظر شرعی محکوم به طهارت است؛ نتیجه آن که: استصحاب کلی قسم دوم جاری نیست، زیرا اگر جاری بشود، نتیجه آن نجاست دست است و چون نمی توان به نجاست دست حکم داد، باید ملتزم شد که استصحاب کلی قسم دوم جریان ندارد، و این همان مطلوب صاحب شبهه است. پاسخ های مختلفی از این شبهه داده شده است.
[ویکی فقه] شبهه عبائیه (اصول).
...

جمله سازی با شبهه عبائیه

بی شک و شبهه روز قیامت، سوی بهشت آن سیم و زر به صاحب خود رهنما شود
سوال صورت حال از زمانه کردم دوش برفع شبهه گشودم گره ز رشته راز
بی مطبی از شبهه و تحقیق مبراست آن روی امیدی که نداری همه سو کن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نخود فال نخود فال میلادی فال میلادی فال ابجد فال ابجد