شاخصۀ کارکردی

فرهنگستان زبان و ادب

{functional attribute} [باستان شناسی] ویژگی یک شیء نظیر شکل و ملحقات و باقی ماندۀ مواد مربوط به کاربری آن که نشانۀ نحوۀ کارکرد آن در گذشته است

جمله سازی با شاخصۀ کارکردی

کیم در دو کتاب اخیرش معتقد است نمی‌توان از فیزیکالیسم به‌طور کامل دفاع کرد. کیفیات ذهنی به نظر او کاملاً نمی‌توانند با فیزیکالیسم تبیین شوند اما «به اندازه کافی» چنین تبیینی را برمی‌تابند. کیفیات ذهنی را می‌توان برحسب شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان کارکردی‌سازی کرد.
برای مثال، تصویربرداری کارکردی، امکان پردازش اطلاعات توسط کانون‌هایی از مغز به منظور تجسم مستقیم را فراهم می‌سازد. چنین پردازشی باعث افزایش سوخت و ساز منطقهٔ درگیر در مغز و متمایز شدن آن‌ها حین اسکن می‌شود. یکی از کاربردهای بحث‌برانگیزتر تصویربرداری عصبی، مطالعه پیرامون "شناسایی فکر" یا ذهن‌خوانی است.
دستورالعمل میدانی ارتش آمریکا ۰–۳: عملیات‌ها و تهدیدات هیبریدی را به‌شکل کارکردی، به این صورت تعریف می‌کنند: یک ترکیب متنوع و دینامیک از نیروهای متداول، غیرمتداول، اجزای مجرمانه یا ترکیب این نیروها و اجزا به‌گونه‌ای متحد و به‌شکلی که هرکدام مزایایی برای دیگری داشته باشند. این نیروها توانایی‌های خود برای استفاده از سلاح‌ها و تاکتیک‌های متداول و غیرمتداول را باهم دیگر ترکیب می‌کنند".
معمولاً هنگام طراحی یک ماشین یا مدار، برای راحتی و قابل فهم بودن کارکرد آن ابتدا نمودار حالت آن رسم شده و سپس از روی آن جدول حالت و شماتیک آن به دست می‌آورند. این عمل به دلیل نزدیکی فهم بصری نمودار با کارکردی کلی مدار می‌باشد.
تفکر کارکردگرایانه، در اصل به وسیله اگوست کنت که آن را در رابطه نزدیک با دیدگاه کلی جامعه‌شناسی خود می‌دید، معمول گردید. امیل دورکهایم نیز تحلیل کارکردی را به عنوان بخش اساسی از وظایف نظریه‌پردازی و پژوهش جامعه‌شناختی تلقی می‌کرد. اما، ظهور کارکردگرایی در شکل امروزی آن به شدت از مطالعات مردم‌شناسان تأثیر پذیرفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز