ساز دولاب

لغت نامه دهخدا

سازدولاب. [ زِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) یکی از آلات موسیقی قدیم از سازهای زهی ( ذوات الاوتار ) است که از نظر شکل و ابعاد بی شباهت به دهل نبوده است. ( عبد القادر مراغی، از مجله موسیقی دوره سوم شماره 25، شهریور 1337، سازهای موسیقی ایران بقلم چ. م. ).

جمله سازی با ساز دولاب

حال خواهی دست پر کن پیش بی‌برگان تهی ورنه دارد چرخ و جد و شور دولاب از کجا؟
تم گز، روستایی در دهستان دولاب بخش حرا شهرستان قشم در استان هرمزگان ایران است.
کمر بسته است نه گردون به خون آبروی من به آب روی من پنداری این دولاب می‌گردد
دولاب پایین، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ارسنجان در استان فارس ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت دهستان دولاب برابر با ۶٬۸۱۴ نفر بوده‌است.
فلک می‌پرورد در هر دماغی شور سودایی جهانی را سر بیمغز از این دولاب می‌ گردد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز