لغت نامه دهخدا
( رحمت آباد کوچک ) رحمت آباد کوچک. [ رَ م َ چ َ / چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین. سکنه آن 71 تن. آب آن از قنات. محصول عمده آن غلات و چغندر قند و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
( رحمت آباد کوچک ) رحمت آباد کوچک. [ رَ م َ چ َ / چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین. سکنه آن 71 تن. آب آن از قنات. محصول عمده آن غلات و چغندر قند و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
( رحمت آباد کوچک ) ده از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین.
💡 بیزبانی آیه رحمت بود درشان جهل طفل را در دست اگر خنجر نباشد گو مباش
💡 همتی ای میفروشان تشنهکامم تشنهکام رحمتی بر خستهای چون فیضتان عام است عام
💡 به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
💡 اين قوم ستمگر از رحمت خدا دور باشند كه پس از ايمان، به كفر گراييدند ).
💡 632- ((و اى رسول، ما تو را نفرستاديم مگر آنكه رحمت براى جهانيان باشى )).
💡 خاکیان را رحمت حق می کند پاک از گناه سیل با دریا به اندک فرصتی یکرنگ شد