لغت نامه دهخدا
قیدود. [ ق َ ] ( ع ص ) خرماده درازپشت و گردن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || دراز از هر چیزی. ( منتهی الارب ). ج، قیادید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
قیدود. [ ق َ ] ( ع ص ) خرماده درازپشت و گردن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || دراز از هر چیزی. ( منتهی الارب ). ج، قیادید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).