دارو اشکیذان

لغت نامه دهخدا

دارو اشکیذان. [ رُ وَ؟ ] ( اِخ ) یکی از قریه های هرات. ( معجم البلدان ).

جمله سازی با دارو اشکیذان

به حال من تو ببخشا که هم تو داروی دردی به جز تو با که بگویم حدیث درد نهانی
ای چو جان داروی تو خسته دلان را مرهم من ز درد تو خوشم چون زشفا بیماران
دردی که دارم در دلی، آن را تو دانی مرهمی یا طبیب العاشقان! دارو بده بیمار را
من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی داروی دوستی بود هر چه بروید از گلم
۳. ماده ۱۸ قانون "توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای تسهیل اجرای سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی: دولت مکلف است کالای پذیرفته شده در بورس را از نظام قیمت‌گذاری خارج نماید. تبصره – دارو از شمول این ماده مستثنی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنده
جنده
سطح
سطح
نام
نام
اعتلا
اعتلا