خواهر اوگئی

لغت نامه دهخدا

خواهر اوگئی. [ خوا / خا هََ رِ اَ / اُو گ ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) خواهر غیرحقیقی. خواهری که از پدر و مادر یکی نباشد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

جمله سازی با خواهر اوگئی

گیفتیا که سوتا را در نقش یک خواهر بزرگتر بزرگ کرده‌است.
خواهر بمیردت که نشد پیش‌مرگ تو کی سازمت علاج و کدامین غمت خورم
همان خواهران را بر اسپان نشاند ز درگاه ارجاسپ لشکر براند
بگو به خواهر زارت تو را چه بود گنه که بی‌گنه شده‌ای دستگیر هر روبه
آزاده دواچی بسیج خواهران را از عوامل تأثیرگذار بر شعر زنان در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران می داند:
تا نبینم که شود که بسته به زنجیر جفا به اسیری به سوی شام رود خواهر من