خنده طراز

لغت نامه دهخدا

خنده طراز. [ خ َ دَ / دِ طَ ] ( ص مرکب ) خنده مانند. ( آنندراج ):
خنده طراز لب گلهای باغ
دیده گشای دل عاشق ز داغ.درویش واله هروی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

خنده مانند

جمله سازی با خنده طراز

ز خنده، از فرح عهد او، نبندد لب اگر به سوده‌نمک زخم را بینباری
به اين ترتيب راز خنده قبلى جبرئيل كه حكايت از آينده درخشان مسلمانان مقاوم بر اثرپشتكار و استقامت مى كرد آشكار گرديد.
دلها به غمزه دزدی، چون خنده برگشایی جانها به عشوه سوزی، چون زلف را نمایی
خنده بر حال گرانباران دنیا می زنم از سبکباری چو کف بر قلب دریا می زنم
چنان زگریه غم بازدار چشم دلم که خنده ریز توانم گذشت بر حساد
صد دشنه بر دل می‌خورم وز خویش پنهان می‌کنم جان گریه بر من می‌کند من خنده بر جان می‌کنم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز