خردار اردشیر

لغت نامه دهخدا

خردار اردشیر. [ خ ُ اَ دِ ] ( اِخ ) نام شهری است در نواحی موصل.

فرهنگ فارسی

نام شهریست در نواحی موصل

جمله سازی با خردار اردشیر

اندر میان جوزا تابنده ماه نو چون در کمر نهاده نگون تاج اردشیر
اردشیر دوم در سنگ‌نبشته‌ای در شوش این جمله را نقش کرده‌است:
به‌گزارش ابن‌بلخی، اردشیر بابکان، وزیری به نام «تسار» داشت و همهٔ کارهای خود را به رأی و تدبیر او انجام می‌داده است.
جایی رسد ز گردش ایام جاه او کز اردشیر بگذرد این شاه و اردوان
اردشیر پس از شنیدن خبر خودکشی تمیستوکلس، یاد او را گرامی داشت. توسیدیدس با چشمان خود دیده است که در میدان اصلی شهر ماگنزیا یادمانی برای تمیستوکلس برپا شده بود و می‌نویسد که در ماگنزیا، آرامگاه زیبایی برای او ساخته شده است.
اردشیر از آن سخن پیچید و دم اندر کشید پیش شاهنشه جز از فرمانبری راهی ندید