خرابه ٔ مشهد

لغت نامه دهخدا

خرابه مشهد. [ خ َ ب ِ ی ِ م َ هََ ]( اِخ ) نام دهی است از ده های سدن رستاق مازندران. ( ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 168 ).

فرهنگ فارسی

نام دهی است از دههای سدن رستاق مازندران.

جمله سازی با خرابه ٔ مشهد

بود ار چرخ گنج وصل تو در کنج دل نهان/ گویا بهر خرابه دلش بوده سال‌ها
خرابه ها همه چون از قمر شود روشن چراست تیره دل من، چو شد خراب قمر
یزله‌خوان: رباب رباب ربابه حال رباب خرابه/حاضران: رباب رباب ربابه حال رباب خرابه
دلم که بستده ای باز ده که که لاف زنم که این خرابه ز سلطان خویش انعام است
تو همچو باد سبک می‌روی، چه می‌دانی بر این خرابه چه از ترکتاز می‌گذرد؟
احـتـمـال هـم داده انـد كـه مـراد از (مؤ تفكة ) اعم از قراى قوم لوط و تمامى قريه هايىباشد كه سكنه آن ها در تاريخ بشريت دچار عذاب شده و منقرض شدند، و خرابه هاى آنقريه ها و علامتهايى از آنها بجاى مانده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز