خدا نگاهدار

لغت نامه دهخدا

خدانگاهدار. [ خ ُ ن ِ ] ( جمله دعایی ) عبارتی است مخفف از «خدا نگاهدار تو باد». خدا حافظ تو باد. || خداحافظ ( = ترکیبی که بوقت وداع گویند ).

فرهنگ فارسی

عبارتی است مخفف از [ خدا نگاهدار تو باد ] خداحافظ تو باد.

جمله سازی با خدا نگاهدار

کتابهایی که از ایران باستان مانده و پراکنده شده بودند گردآورد و در گنجینه‌ای آنها را نگاهداری می‌کرد.
یا رب نگاهدار تو ایمان آن کسی کین خط را بخواند و بر من دعا کند
به هر چه می کشدت دل درین سرای سپنج به تیغ قطع تعلق نگاهداری کن
تو ملک را به عدل و سیاست نگاهدار و ایزد تو را به فضل و عنایت نگاهبان
در کتابخانه عضدالدوله از هر کتابی که تا آن زمان تألیف و تصنیف یافته بود نسخه‌ای نگاهداری می‌شد و کتابهایی نیز وجود داشته که به خط مؤلفان و مصنفان آن بوده‌است.
چرا که اگر آدمی از نگاهداری راز خویش دلتنگ شود، شنونده اش بر آن بیش دلتنگ گردد.